×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

بهترين عشق

عشق يعني انتظار

× !-- begin of gegli.com profile every where source code-- language=java src=https://www.gegli.com/gohardasht.asp?username=orumiyeh1&th=1.png/ !-- end of gegli.com profile evry where source code --
×

آدرس وبلاگ من

best-love.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/orumiyeh1

عوامل تأثیرگذار بر ازدواج‌های ناموفق







مقدمه

خانواده نخستین سنگ‌بنای اجتماع، طبیعی‌ترین نهاد اجتماعی و همزاد انسان شمرده می‌شود. جامعه بشری بدون خانواده برپا نمانده و تشكیل خانواده با وجود تنوع مذهبها، فرهنگها، عرفها و آداب اجتماعی، یك پدیده طبیعی و فطری است؛ لیكن در هیچ دور‌های مانند عصر ما، خطر انحلال، كانون خانواده را تهدید نكرده است.

در طی سال‌های گذشته شاهد روند روبه رشد طلاق از یكسو و كاهش قبح اجتماعی آن در بین افكار عمومی از سوی دیگر هستیم. در طی سال‌های اخیر اكثر كشور‌های جهان در جهت تسهیل امر طلاق اقدام كرده‌اند. جامعه ایران، جامع‌های است كه بی‌شك در حال تجربه روند‌های نوسازی است. امواج تجدد به كشور ما نیز رسیده و جنگ میان سنت و مدرنیته چندی است در جامعه ما نیز آغاز شده است. این گسست (البته نه گسست كامل) از سنت و بازخوانی مدرنیته از جهان، دارای تبعاتی بی‌شمار است. تبعاتی همچون جدایی زن و شوهر، فرارمغزها، فرار دختران و. .. كه همه آنها منجمله افزایش طلاق قابل تأیید نیست.

اكثر رسانه‌‌های عمومی و كارشناسان بهداشت روانی سعی دارند با نشان دادن تصویری مهلك و سراسر منفی از طلاق، به خیال خود یكی از معضلات اجتماعی را حل كنند. راه‌حلشان چیست؟ تبلیغ این دست شعارها كه: همسران باید با یكدیگر با مدارا برخورد كنند یا جوانان در انتخاب همسر دقت كنند و یا با ایمان و اخلاق، همدیگر را تحمل نمایند. اما، آنان به این مسأله توجهی ندارند كه بالارفتن آمار طلاق در هر جامع‌های گویای سست‌شدن نهاد خانواده و عواقب ناخوشایند آن برای اعضای خانواده می‌باشد.

شاید دغدغه این باشد كه، این وضعیت در حال گذر تا برقراری شرایط تثبیت‌شده مدرن (به رسمیت‌شناختن تفاوت در سلیقه افراد در ایجاد نوع خانواده دلخواه) تا چه میزان می‌خواهد از جامعه ایرانی قربانی بگیرد؟ چقدر باید در راه رسیدن به مدرنیته، با داشتن كودكان طلاق، زن‌های آواره و. ..، رنج و درد گروهی بسیار از افراد جامعه را شاهد باشیم؟ آیا نباید روند‌های نوسازی را بدلیل اینگونه تبعات مخربش از حركت بازداشت؟ مقصر واقعی در این میان كیست؟

عوامل تأثیرگذار بر ازدواج‌های ناموفق

ازدواج یا انتخاب همسر، پیمان مقدسی است برای زندگی مشترك بین زن و مرد كه طبق قوانین الهی تجویز شده و هدف آن آرامش و آسایش بهتر و بیشتر از زندگی، مهر و محبت، گذشت، فداكاری و همچنین بقای نوع می‌باشد. ازدواج وسیله‌ آرامش و آسایش است، ولی زمانی‌ كه عجولانه و كوركورانه انجام نگرفته باشد! باید قبل از ازدواج به اصل تناسب توجه داشت، یعنی دختر و پسری كه می‌خواهند باهم ازدواج كنند، باید از جهات بسیاری متناسب یكدیگر باشند. مانند تناسب در جهات روحی، اجتماعی، آموزشی، خانوادگی، سنی، اقتصادی و. .. . اگر در ازدواج به این جهات توجه نشود، ممكن است در آینده زندگی آنها از هم بپاشد و به جدایی و طلاق منجر شود.

در این مجال سعی بر آن شده كه عوامل تأثیرگذار بر ازدواج‌های ناموفق شناخته شوند تا با شناسایی این عوامل شاید توانسته باشیم گامی هرچند كوچك در راستای موفقیت و خوشبختی زوجها و خانواده‌‌های میهن عزیزمان برداشته باشیم. لازم بذكر است كه عواملی كه ذكر خواهد شد لزوماً دربرگیرنده مسأله طلاق نبوده بلكه وضعیت خانواده‌‌های ی را كه كارشان هنوز به طلاق كشیده نشده، ولی نتوانسته‌اند ازدواج موفقی داشته باشند، نیز مد نظر می‌باشد. به عبارت دیگر سعی شده عوامل تأثیرگذار بر ازدواج‌های ناموفق شناسایی شوند نه عوامل تأثیرگذار بر ازدواج‌های منجر به طلاق.

بخش اول : عوامل تربیتی و آموزشی

منظور از عوامل تربیتی و آموزشی، عواملی است كه در تربیت كودكان نقش بازی می‌كنند تا بتوانند كوكان را از مراحل مختلف رشدی عبور داده و به سن جوانی و مرحله انتخاب همسر رهنمون سازند. توسط این دیدگاه، ما بصورت تاریخچ‌های به زندی افراد نگاه می‌كنیم تا دریابیم كه چه عواملی می‌توانند دست‌به‌دست هم بدهند تا افراد نتوانند ازدواج موفقی داشته باشند.

عواملی كه در این بخش مدنظر بوده‌اند به شرح زیر قابل بررسی‌اند:

1- اتفاقات دوران جنینی

2- اتفاقات بعد از تولد


آموزشهای لازم جهت تشکیل خانواده
1- اتفاقات دوران جنینی:

بی‌شك علم ثابت می‌كند كه در دوران جنینی، عواطف جنین مستقیماً تحت تأثیر عواطف مادر قرار می‌گیرد (تأثیر هورمونی). مطمئناً فردی در زندگی خود موفق می‌شود كه در تاریخچه رشدی خود، دوران جنینی سالم و موفقی را پشت سر گذاشته باشد. عواطف نرمال و سالم مادر در این دوران باعث خواهد شد كه جنین، بعداز تولد دارای عواطف سالمی باشد. نقش پدر خانواده نیز در دوران جنینی كمتر از مادر نیست. پدر بعنوان مدیر خانواده می‌تواند با فراهم نمودن محیطی آرام و سالم، مقدمات سالم بودن عواطف مادر را فراهم نماید. مادر در این دوران نیاز بیشتری به مهر، محبت و آرامش از سوی اطرافیان بویژه پدر خانواده دارد تا بتواند این دوران را با آرامش روحی و روانی پشت‌سر بگذراند. زن و شوهر اگر همدیگر را درك كنند و به یكدیگر عشق و علاقه نشان دهند، نه تنها زندگی‌شان شیرین خواهد شد، بلكه به خاطر همین مهر و صفا، بچه‌‌های خوب و سالمی را به جامعه تحویل خواهند داد. شوهری كه بخصوص در دوران بارداری همسرش، به او محبت زیاد ابراز دارد، نه تنها مادر، كودك سالمی بدنیا خواهد آورد، بلكه حتی عمل زایمان را نیز به راحتی پشت‌سر خواهد گذاشت و این عوامل دست‌به‌دست هم خواهند داد تا كودكی با عواطف كاملاً سالم متولد شود.

2- اتفاقات بعد از تولد:

بعد از تولد كودك، اختلاف بین زن و مرد و بی‌مهری بین آنها روی تربیت كودك نیز تأثیر سوء بسیاری دارد. كودكی كه شاهد اختلاف والدین خود می‌باشد و مادر مهربان خود را مورد بی‌مهری پدر احساس می‌كند، ممكن است نفرت نهانی و كینه دائمی نسبت به پدر خود پیدا كند و ممكن است از راه همانندسازی، خویش را همانند پدر و مادر سازد و بطور ناخودآگاه از آنها پیروی كند و بی‌مهر و بی‌عاطفه به بار آید. با این توضیح پرواضح است كه رابطه والدین با یكدیگر و از آن مهمتر رابطه والدین با كودك بر روحیات كودك تأثیر مستقیم می‌گذارد و كودك در این دوران كه یكی از بحرانی‌ترین دوران كودك از نظر تربیت و یادگیری است، می‌آموزد كه چگونه با افراد رابطه برقرار كرده و با آنها به چه نحو در تعامل باشد. پس اهمیت این دوره نیز به همگان روشن و واضح است كه فردی می‌تواند آینده موفقی داشته باشد كه این دوره را نیز با موفقیت به پایان برساند.

3- آموزش‌های لازم جهت تشكیل خانواده:

هر فردی خواه‌ناخواه دارای یك گروه آموزشی و تربیتی است كه در جامعه كنونی و خصوصاً در كشور ما این گروه آموزشی عبارتند از : خانواده، مدرسه و رسانه‌‌های گروهی. با ورود كودك به دوران مدرسه، دوره جدیدی در زندگی فرد شروع می‌شود. كودك در این دوره كه تا دوره انتخاب همسر ادامه می‌‌یابد، تدریجاً با شیوه‌ها و ملاك‌های همسرگزینی آشنا می‌شود و در این راستا از مثلث گروه آموزشی، آموزش‌های ی را دریافت می‌كند. در ادامه به بررسی هریك از این عوامل می‌پردازیم:

خانواده:

در حال حاضر در كشور ما كمتر خانواد‌های وجود دارد كه بتواند مسئولیتش را در این زمینه به خوبی و با موفقیت به انجام برساند چرا كه با شكافی كه میان نسل قبلی و نسل حاضر از لحاظ فرهنگی ایجاد شده، با چند نوع خانواده مواجه هستیم؛

نوع اول را خانواده‌هائی تشكیل می‌دهند كه اصلاً به كودكانشان نمی‌توانند در زمینه انتخاب همسر آموزش‌های لازم را بدهند. از عوامل این مسأله می‌توان به فقر فرهنگی، اجتماعی خانواده ‌های مذكور اشاره كرد كه باعث می‌شود افرادی ناآگاه و ناموفق تحویل جامعه گردد.

نوع دوم را خانواده‌‌های ی تشكیل می‌دهند كه بر این مسأله آگاهند كه باید فرزندانشان را نسبت به آینده و مسأله انتخاب همسر آموزش داده و آماده نمایند ولی قسمت اعظم این گروه روش انتخاب همسر و زندگی خودشان را به فرزندانشان آموزش می‌دهند كه این گروه نیز با توجه به شكاف فرهنگی ایجاد شده در جامعه كنونی، تنها توانسته‌اند آموزش‌های تاریخ گذشته خود را به فرزندانشان انتقال دهند. هرچند كه این نوع تربیت شاید در زمان خودش توأم با موفقیت بوده است، ولیكن اكثر افرادی كه در این نوع خانوده‌ها بزرگ می‌شوند دارای آگاهیها و ملاك‌های درستی نسبت به امر انتخاب همسر و تشكیل زندگی مشترك نمی‌باشند.

نوع سوم را خانواده‌‌های ی تشكیل می‌دهند كه متأسفانه تعدادشان در جامعه ما خیلی پائین است و این نوع، خانواده‌‌های ی هستند كه بطور آگاهانه و با استفاده از دانش فرهنگی و اجتماعی به‌روز، می‌توانند فرزندانشان را با آمادگی‌‌های لازم نسبت به آینده و مسأله انتخاب همسر، تحویل جامعه دهند.

با این توصیف، اهمیت نقش آموزش‌های خانواده روی فرزندان بر همه آشكار می‌شود و طبق این طبقه‌بندی می توان نتیجه گرفت كه یكی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر ازدواج‌های ناموفق، به نوع خانواده‌ها و روش آموزشی آنها برمی‌گردد.

مدرسه:

مدرسه نیز در دور‌های خاص از زندگی هر فرد، نقش اول را در زمینه آموزش بازی می‌كند(حتی بیشتر از خانواده). كودك با ورود خود به محیط مدرسه، قدم در اجتماعی‌شدن بیشتر برمی‌دارد. نقش مدرسه نیز در جهت ارائه آموزش‌های لازم به افراد بر هیچكس پوشیده نیست. مدرسه می‌تواند با آموزش مهارت‌های اجتماعی، آموزش نقش‌پذیری و. .. كمك قابل‌توجهی به افراد ارائه نماید. ولی متأسفانه در جامعه كنونی و باتوجه به روش آموزشی حاكم بر مدارس و آمار روزافزون طلاق در میان زوجین، بطور كامل آشكار است كه مدارس نمی‌توانند از عهده این مسئولیت خود برآیند. همه یقین داریم كه در مدارس به آموزش مهارت‌های اجتماعی كمتر توجه می‌شود و این خلاء مشكلات زیادی می‌تواند برای افراد در آینده بوجود آورد.

رسانه‌‌های گروهی:

نقش آموزشی رسانه‌‌های گروهی، خصوصاً مهمترین آنها، تلویزیون، بر هیچكس پوشیده نیست. در جامعه كنونی شاید به جرأت می‌توانیم بگوئیم كه قوی‌ترین عامل فرهنگ‌ساز همین تلویزیون می‌باشد كه كودكان از همان سنین اولیه با آن همراه می‌شوند و بیشتر اوقات زندگی‌شان را صرف آن می‌كنند. برنامه‌‌های تلویزیونی، بخصوص فیلم‌های ی كه پخش می‌شوند اگر با منطق و اصول صحیح تولید شوند به شك می‌توانند راهكار خیلی قدرتمندی باشند برای فرهنگ‌سازی.

تحقیقات زیادی نشان می‌دهند كه تلویزیون می‌تواند حتی خلاء‌‌های ایجاد شده توسط خانواده و مدرسه را نیز پُركند. با این توضیح كه برنامه‌‌های تلویزیونی می‌توانند فرهنگ صحیح تشكیل خانواده و رواج ملاك‌های صحیح ازدواج را برعهده داشته باشند و راه‌های رسیدن به ازدواج‌های موفق را به جوانان انتقال دهند. هرچند كه در سال‌های اخیر در برخی از برنامه‌‌های تلویزیون و سینما افراط و تفریط‌‌های ی مشاهده شده است ولی بعضی برنامه‌‌های موفقی نیز در این زمینه دیده شده است. در كل توجه برنامه‌سازان تلویزیون و سینما به مسأله فرهنگ‌سازی صحیح، در تغییر نگرش جوانان می‌تواند خیلی موثر واقع شود.

از دیگر رسانه‌‌های گروهی می‌توان روزنامه‌ها، نشریات، كتابها، اینترنت و. .. را نام برد كه دارای تأثیر زیادی در ایجاد نگرش مثبت و ارائه راهكار‌های صحیح در این زمینه می‌باشند.

در پایان این بخش، لازم به یادآوری است كه عوامل تربیتی و آموزشی در زندی هر فرد نقش اساسی را بازی می‌كنند و این عواما هستند كه فرد را آماده می‌كنند تا فرد وارد مرحله مهم دیگری در زندگی (تشكیل زندگی مشترك) شود. در این خصوص تلاش خانواده‌ها و مخصوصاً دولت هرجامعه مدنظر می‌باشد كه در اینصورت می‌توانند نسلی پویا، موفق و خوشبختی را به‌بار بیاورند.

بخش دوم : عوامل موثر به هنگام انتخاب همسر:

به هنگام انتخاب همسر رعایت تناسبات فرهنگی، شخصیتی، اجتماعی و اقتصادی لازم و ضروری است. تا زمانیكه این عوامل و تناسبات رعایت نشوند، بی‌شك نمی‌توان ازدواج موفقی را انتظار داشت. لذا در ادامه عوامل تأثیرگذار بر ازدواج‌های ناموفق به هنگام انتخاب همسر ذكر خواهد شد كه عدم رعایت آنها منجر به ازدواجی ناموفق می‌شود.

الف : عوامل شخصیتی:

تفاوت‌های فردی : بهترین و شایسته‌ترین روابط زناشویی كه حتی اگر توأم با عشق و علاقه نیز باشد، بدون توجه به تفاوت‌های فردی، محكوم به شكست است. شاید نتوان در جهان دو فرد را پیدا كرد كه دارای تشابهات كامل باشند. لذا توجه به تفاوت‌های فردی امری است ضروری كه متضمن زندگی هر خانواد‌های می‌تواند باشد. اگر هر فردی خصوصیات طرف مقابل را با احترام قبول نماید و در هر شرایطی تفاوت‌های فردی را دور از ذهن قرار ندهد و طرف مقابل را آنطور كه هست، نه آنطور كه می‌خواهد باشد، درك نماید بی‌شك زندگی خوب و خوشبختی در انتظارشان هست.

تشابه یا عدم تشابه شخصیتی : علاوه بر تفاوت‌های ی كه ناشی از افتراق جنسی است، تفاوت‌های دیگری نیز در زن و مرد وجود دارد كه پار‌های از خصوصیات شخصیتی آنان را تشكیل می‌دهد. یكی از طبقه‌بندی‌‌های ی كه می‌توان افراد را از لحاظ شخصیتی از هم تفكیك نمود، میزان درونگرایی و برونگرایی افراد می‌باشد. افراد برونگرا به بیرون از خود نظر دارند و افراد درونگرا سر در درون خویش فرو می‌برند. افراد درونگرا غالباً خجالتی، گوشه‌گیر و كم‌حرف هستند و اغلب بی‌احساس به نظر می‌رسند. مهارت در آداب معاشرت، مختص افراد برونگرا است كه همواره همه احساسات و اندیشه‌‌های شان را برای دیگران تعریف می‌كنند. افراد درونگرا اغلب خود را ناخوشایند می‌پندارند و گمان می‌كنند كه دیگران همه كار‌های آنها را تحت نظر دارند. برونگراها صاف و پوست‌كنده از همه چیز برایتان صحبت می‌كنند. برونگراها خواهان جمعیت و شلوغی و درونگراها خواهان تن‌های ی‌اند.

فاصله سنی : بی‌شك هرمقطع سنی خواست‌های مختص خود را دارد و رعایت تناسبات در این باره الزامی است. بدلیل اینكه خانم‌ها چهار، پنج سال زودتر از آقایان به بلوغ جنسی دست می‌یابند لذا رعایت این میزان فاصله سنی به هنگام ازدواج نیز ضروری می‌نماید چرا كه ممكن است به همین نسبت بلوغ فكری و اجتماعی آنها نیز از هم فاصله داشته باشد. لذا به این دلیل فاصله سنی كم یا بیشتر از این میزان ممكن است مشكلاتی به بار بیاورد.

برآورده‌نشدن نیاز‌های عاطفی و روانی : یكی از ملزومات تشكیل خانواده، ارضاء نمودن نیاز‌های عاطفی و روانی است. در این میان آشنایی زوجین از رویات یكدیگر می‌تواند كارساز باشد. در زیر نیازمندی‌‌های اولیه محبت و عاطفه در میان زنان و مردان ذكر می‌گردد:

نیاز‌های زنان : شفقت و مهربانی، درك در تمام مراحل زندگی، احترام، وابستگی و علاقه، محق دانسته شدن، اطمینان خاطر و امید و. . .

نیاز‌های مردان : اعتماد و اطمینان، پذیرش، تقدیر و قدردانی، موردپسند واقع‌شدن، مورد تأیید قرارگرفتن، تشویق و تحسین و. . .

تسلط‌طلبی و اقتدارطلبی یكی از زوجین : عوامل تربیتی و آموزشی دوران كودكی روی این عامل خیلی تأثیرگذار هستند. كودكی كه در خانواد‌های زن‌سالار یا مردسالار بزرگ می‌شود، در آینده وقتی وارد نقش پدر یا مادری می‌شود، دچار همانندسازی خواهد شد. در این موقع حقوق و ارزش‌های طرف مقابل روبه نزول خواهد گرائید و همچون وسیله و ابزاری خواهد بود در دست طرف اقتدارطلب. خانواده محیطی است كه اگر حتی یكی از زوجین از لحاظ شأن و مقام اجتماعی در بالاترین سطوح و دارای قدرت و اقتدار بسیار بالایی باشد، وقتی وارد كانون خانواده می‌شود، چنان با ملایمت و نیك‌خویی باید رفتار نماید كه اعضای خانواده، خود را در كنار او خوشبخت‌ترین فرد احساس نمایند.

اعتیاد : شاید مخرب‌ترین عامل از عوامل موثر بر ازدواج‌های ناموفق، اعتیاد باشد. عاملی كه كلیه ارزش‌های اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و حتی اقتصادی خانواده را از بین برده و كانون خانواده را در مسیر متلاشی‌شدن قرار می‌دهد. تحقیقات زیادی نشان می‌دهند كه تعداد قابل توجهی از افراد بزهكار به خانواده‌‌‌های ی دارای والدین معتاد تعلق دارند. لذا اعتیاد حتی یكی از والدین، علاوه بر اینكه خانواده را متلاشی می‌كند، كودكانی را تحویل جامعه می‌دهد كه مشكلات زیادی می‌تواند سر راهشان قرار گیرد.

عدم درك متقابل : هر زن و مردی با درك و احساس متقابل و شناخت تفاوت‌های یكدیگر می‌توانند به راحتی زمینه ازدواج و تفاهم را فراهم آورده و از رابطه زناشوئی ماندگار بهره‌مند شوند. تنفر و دلخوری تنها هنگامی بروز می‌كند كه زن‌ و شوهر یكدیگر را درك نمی‌كنند. درك شرایط كاری، روحی، روانی و عاطفی زوجین، آنها را به راه‌های مختلف و نوینی برای ایجاد روابط مثبت و بهینه هدایت خواهد نمود.

مطلق‌اندیشی یكی از زوجین : همه بر این امر واقف هستند كه چیز مطلقی غیر از خدا در جهان وجود ندارد لذا كانون خانواده نیز از این امر مستثنی نمی‌باشد و اگر یكی از زوجین نسبت به مسائل خانواده و احیاناً اشتباهات طرف مقابل بصورت مطلق بنگرد، نتیجتاً كار به اختلاف خواهد كشید. در كانون خانواده باید سعی شود اشتباهات طرف مقابل علاوه بر اینكه با بزرگنمایی مشاهده نشود، بلكه گذشت از اشتباهات در كانون خانواده منجر به گرمی و صمیمت بیشتر می‌شود.


در ادامه بدلیل گویا بودن عوامل فرهنگی و عوامل اجتماعی،اقتصادی از ارائه توضیح بیشتر درباره این عوامل خودداری نموده و عوامل مذكور فهرست‌وار ذكر می‌گردد:

ب : عوامل فرهنگی:

 
- تفاوت در نگرش طرفین

 
- سبك زندگی خانواده طرفین

- شیوه‌‌های همسرگزینی هریك از خانواده‌ها

-تشریفات و انتظارات بیش از حد

-دخالت خانواده‌‌های هریك از طرفین

-تفاوت در باور‌های ارزشی و مذهبی

-عدم شناخت كافی نسبت به همسر و خانواده او

-تفاوت در آداب و رسوم خانواده‌ها

ج : عوامل اقتصادی، اجتماعی:

-پایگاه‌های اجتماعی و اقتصادی طرفین

شغل و میزان درآمد

-بیكاری

- اشتغال زنان

-كیفیت روابط اجتماعی

- تناسبات تحصیلی

در مورد عامل �اشتغال زنان� لازم به توضیح است كه این عامل چندی است كه جزء عواملی قرار گرفته است كه در افزایش آمار طلاق موثر واقع شده است. چراكه در جامعه ما زنانی وجود دارند كه چون درآمد مستقلی ندارند، به خاطر از دست‌دادن سرپناه و مخارج روزانه و دوری از آوارگی در جامعه، حاضر می‌‌شوند كه حتی در شرایط سخت به زندگی طاقت‌فرسا تن‌دردهند و شرایط موجود را تحمل كنند. ولی با رواج اشتغال زنان و بدنبال آن، استقلال مادی آنها، باعث شده است كه زنان به راحتی با طلاق كنار آمده و خود را از آن شرایط سخت رها سازند.

بحث و نتیجه‌گیری:

 
براساس مباحث موجود، آنچه مهم جلوه می‌كند، وظایف قشر روانشناسی است كه بعنوان پزشك اجتماع باید تلاش كنند تا راه علاجی به معضلات اجتماعی، از جمله مسأله طلاق بیابند. اگر قشر روانشناسی جامعه بتواند این فرهنگ را در جامعه پیاده كند كه هر فردی قبل از ازدواج باید در این مورد آموزش‌های كافی (تا حدی كه آگاهانه وارد مرحله تشكیل خانواده شود) را ببیند، مسلماً گام بزرگی در این راستا برداشته است.

 
با شرایطی كه در جامعه ما حاكم است شاید یكی از موثرترین راهها برای داشتن ازدواجی موفق، شناخت قبل از ازدواج باشد. طرفین در این دوره فرصتی دارند تا طرف مقابل را از لحاظ خصوصیات شخصیتی، اجتماعی، فرهنگی، نوع نگرش به زندگی و. .. ارزیابی كنند. متأسفانه در جامعه ما هنوز این نوع ارتباط به خوبی تعریف نشده است و اكثر كسانی كه به این نوع ارتباط روی می‌آورند، بدلیل اینكه نسبت به اصول و ملاك‌های این نوع ارتباط آگاهی ضعیفی دارند، غالباً در كار خود موفق نمی‌شوند. برخی از عواملی كه بتوانند این نوع ارتباط را به سرمنزل ن‌های ی برسانند، به شرح زیر ذكر می‌گردد: باید طرفین به ارتباطشان متعهد باشند و این دوران را با منطق صحیح پشت سر بگذرانند، باید به نوع ارتباط از بُعد انسانی (متعالی) نگریست و از تبدیل‌شدن این نوع ارتباط به یك رابطه كوچه‌بازاری باید جلوگیری شود، سعی شود در این نوع ارتباط احساسات به موقع ابراز گردد، هركس باید موقعیت‌های ی ایجاد نماید تا با علایق، سلیقه‌ها و خصوصیات طرف مقابل آشنایی پیدا كند، یكی از ضروریاتی كه در این نوع ارتباط لازم می‌نماید این است كه حتماً باید این نوع ارتباط دارای هدف و برنامه جامع و كاملی باشد، پذیرفتن طرف مقابل را آنطور كه هست باعث می‌شود رابطه سلامت خود را حفظ نماید، طرفین نباید به فكر تغییر خصوصیات همدیگر باشند و. .. .

 
بعد از ازدواج برای خود زندگی كردن، یكی از ملاك‌هایی است كه می‌تواند افراد را به یكدیگر و زندگی علاقمند كند.

 
در هر شرایطی توجه به اینكه شریك زندگی‌مان با ما تفاوت‌های زیادی به لحاظ شخصیتی و عاطفی و. .. ( به خاطر تفاوت جنسیتی) دارد، می‌توان حتی با مسائل غیرقابل پیش‌بینی‌شده هم كنار آمد.

 
مردان نیازمند عشقی بنام اعتماد، پذیرش و تشویق هستند و زنان نیازمند عشقی هستند كه در آن توجه، درك و احترام نهفته باشد.

 
زمانی در مرد انگیزه ایجاد می‌شود كه احساس كند همسرش به او نیاز دارد ولی در جنس زن زمانی انگیزه ایجاد می‌شود كه مورد نوازش، مهر و محبت قرار گیرد.

 
نكته پایانی اینكه، یكی از پرفشارترین دوران هر زندگی، دوران پس از تولد اولین فرزند است. به لحاظ تغییراتی كه در زندگی رخ می‌دهد این دوره را به دور‌های مسأله‌ساز تبدیل می‌كند. لذا زوجین باتوجه به این نكته می‌توانند با درك شرایط همدیگر وضعیت خوبی را برای یك زندگی شاد و موفق در كنار فرزندشان مهیّا سازند.



 

 


یکشنبه 25 اردیبهشت 1390 - 12:55:06 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
× برای این پست نظرات ارسالی پس از تایید مدیر وبلاگ به نمایش در خواهند آمد

آخرین مطالب


علل ناپایداری ازدواج چیست ؟


انگيزه هاي غلط ازدواج


چقدر نامزدی خوبه


چه زمانی ازدواج کنیم؟


مراحل عشق از دید دانشمندان- جالب و آموزنده


ازدواج سنتی؟...یامدرن؟کدامیک


الفبای زندگی به معنی واقعی


دشمنان زندگی زناشویی از دیدگاه روانشناسان


ده قانون طلایی ازدواج موفق


چرا حلقه ازدواج باید در انگشت دوم قرارگیرد


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

92450 بازدید

22 بازدید امروز

25 بازدید دیروز

163 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements